مقدمه
وزوز گوش به عنوان ”درك صوتي كه منحصراً از فعاليت درون سيستم عصبي منشاء مي گيرد، با هيچگونه فعاليت مكانيكي، ارتعاشي درون حلزون گوش مرتبط نيست و با هيچ نوع تحريك خارجي ارتباطي ندارد“ توصیف می شود. وزوز گوش دارای نرخ شیوع جهانی 10 تا 17 درصد است که در مطالعات مختلف گزارش شده است. اما این عدد می تواند بیش از 20% باشد. وزوز گوش در میان بزرگسالان بالای 65 سال سه برابر شایع تر است. کاهش شنوایی در بیش از 90 درصد موارد با وزوز گوش همراه است و به همین دلیل سمعکها معمولاً به عنوان اولین درمان ارائه میشوند. به نظر می رسد سمعک ها برای بیماران مفید باشد زیرا باعث جبران کاهش شنوایی می شوند و تلاش های شناختی در زمینه های ارتباطی را فراهم می کنند. استفاده از سمعک از محرومیت حسی جلوگیری می کند و ممکن است انعطاف پذیری ثانویه را در سیستم عصبی مرکزی (CNS) القا کند، علاوه بر این، استفاده از آن همچنین به طور قابل توجهی ادراک و آزار مربوط به وزوز گوش را با پوشاندن جزئی یا کامل وزوز کاهش می دهد.
کاهش شنوایی و وزوز
از آنجایی که کم شنوایی در اکثر بیماران وزوز گوش دیده می شود، به نظر می رسد سمعک همیشه یک انتخاب واجد شرایط برای توانبخشی باشد. ایده این است که با بازگرداندن ورودی شنوایی، افزایش سیستم عصبی مرکزی و بیش فعالی عصبی ممکن است باعث کاهش، تحریک و ایجاد انعطاف پذیری ثانویه مغز شود، و همچنین یک مزیت دائمی در کاهش آگاهی از وزوز گوش ایجاد کند.
فرايند تبديل وزوز به يك مشكل
دو سيستم در وزوزهايي كه از نظر باليني مهم تلقي مي شوند، مشاركت دارند؛ يكي سيستم ليمبيككه هيجانات ما را كنترل مي كند و ديگري سيستم عصبي اتونوميك كه مسئول كنترل تمام عملكردهاي خودكار مغز و بدن است. اين دو سيستم نقش بسيار مهمي در عملكرد طبيعي مغز و بدن دارند و تغيير فعاليت آنها تاثير عميقي بر سلامت و رفتار برجاي مي گذارد.
سيستم ليمبيك هيجانات ما را كه مي تواند منفي يا مثبت باشد، كنترل مي كند. سيستم ليمبيك با تمامي سيستم هاي حسي نظير بويايي، بينايي و شنوايي ارتباط تنگاتنگي دارد. در نتيجه برخي محركها، اصوات، تصاوير و بوها مي توانند واكنش هاي مثبت يا منفي شديدي را برانگيزند. سيستم عصبي خودكار كه با اين سيستم هيجاني ارتباط نزديكي دارد، كليه كاركردهاي خودكار بدن نظير ضربان قلب، تنفس، تونوس عضلاني، عملكرد روده اي، سطوح هورمونهاي بدن و فعاليت جنسي را كنترل مي كند. اكثر افراد كنترل مستقيمي بر اين سيستم و عملكرد آن ندارند. مهم است كه بدانيم سيستم ليمبيك و سيستم عصبي خودكار به طور طبيعي بوسيله محرك هاي خوشايند و ناخوشايند تحريك مي شوند و عمل آنها براي سلامتي و كاركرد مؤثر ما ضروري است.
به منظور درك اينكه چرا درك وزوز مشكل آفرين مي شود، مي توانيم ابتدا ببينيم چه اتفاقاتي رخ مي دهد. وقتي صوت جديدي به مغز مي رسد، الگوي جديدي از فعاليت را در راه هاي شنوايي ايجاد مي كند. اين فعاليت در گروهي از تارهاي عصبي افزايش يافته و برخلاف فعاليت عصبي كه در غياب سيگنال به صورت اتفاقي است، منظم مي شود. در همين حال اگر الگوي اين فعاليت جديد باشد و قبلا تجربه نشده باشد مراكز نيمه آگاه اجازه مي دهند كه اين فعاليت به قشر برسد. همين مراكز هستند كه با بلوكه كردن اطلاعات شنيداري نامربوط، مسئول شنوايي انتخابي در انسان هستند. الگوي ناشي از صوت جديد با آنچه در حافظه ذخيره شده و مربوط به اصوات ديگر است، مقايسه مي شود چنانچه اين الگو با آنچه در حافظه ذخيره شده مطابقت نداشته باشد به سمت بالاترين مراكز شناختي عبور مي كند و در آنجا درك شده، مورد ارزيابي بيشتر قرار مي گيرد.
اصوات را مي توان در سه طبقه كلي قرار داد: اصوات خنثي ، اصوات داراي نوعي مفهوم مثبت و اصوات تداعي کننده یک مفهوم منفي. در طي فرايند درک صوت, سيستم هاي ليميك و خودكار با هر صوت جديدي تا اندازه اي تحريك مي شوند. اين تحريك باعث واكنش سوگيري شده كه طي آن سرممكن است به سمت صوت برگردد تا اطلاعات بيشتري در مورد آن بدست آيد. در همين حال، دستگاه عصبي خودكار بدن ما را واكنش مناسب در صورت لزوم آماده مي كند. پاسخ اولیه سیستم عصبی لیمبیک و خودکار نسبتاً خفیف است. اگر به نظر می رسد صدای جدید از اهمیت خاصی برخوردار نیست، پس از آن ، هر بار که همین صدا دوباره شنیده می شود، تحریک کمتر و کمتری را در سیستم های عصبی لیمبیک و خودکار بدنبال خواهد داشت. سیستم های عصبی با تکرار این صدا، مسیرهای زیر قشر آن را مسدود می کنند و فرد از وجود صدا غافل می شود. این فرایند خوگیری ادراکی نامیده می شود. اگر صدا آشنا اما با اهمیت باشد, تکرار آن باعث می شود که هر بار که فرد آن را می شنود، سیستم عصبی لیمبیک و خودکار بیشتر تحریک شود. در نتیجه، قدرت قوس رفلکس و واکنش به آن به تدریج افزایش یابد.
وزوز و سمعک
به دلیل اینکه وزوز به مرور ایجاد شده است بنابراین باید به مرور نیز از بین برود. اما گاهی دیده شده است که در بعضی افراد در همان لحظه استفاده از سمعک وزوز به طورکلی از بین می رود، در عده ای شدت وزوز کمتر می شود و در عده معدودی هیچ تغییری نمی کند. اما به طور کلی استفاده از سمعک سبب بهبود و رهایی از وزوز می شود. سمعک با جبران کم شنوایی فرد و در نتیجه شنیدن تمامی صداهای اطراف سبب سازمندهی مجدد مغز می شود.
در مطالعه ای توسط پاتریشیا سیمونتی و همکارانش در سال 2022 بیماران با وزوز پس از 6 ماه استفاده از سمعک، کاهش در مقیاس های وزوز گوش و ناتوانی شنوایی گزارش داداند که از نظر آماری و بالینی قابل ملاحه بود.
پیشنهاد می شود که درصورت شروع وزوز سریعا انجام ارزیابی وزوز( تعیین شدت و فرکانس وزوز) صورت گیرد زیرا زمانی که زمان زیادی از شروع وزوز فرد گذشته باشد این صدا به حافظه سپرده می شود و مغز آن را به عنوان صدایی که در محیط است شناسایی می کند و درنتیجه رهایی و از بین بردن آن به زمان بیشتری نیاز دارد.
دیدگاه خود را بنویسید